سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نیکو نیست خاموشى آنجا که سخن گفتن باید ، چنانکه نیکو نیست گفتن که نادانسته آید . [نهج البلاغه]
 

 

 

کلام عشق

حماسه عاشورا، رخدادى دو پهلو است و اگر این جریان را از یک سو بررسى کنیم، به این نتیجه مى‏رسیم که امام حسین (علیه-السلام) شهید شد و فرزندانش کشته شده و اهل و عشیره‏اش به اسارت درآمدند و یزید بن معاویه پیروز و غالب گشت. اگر گریه بر اباعبدالله (علیه السلام) از این دید تحلیل شود، این اشک و آه صرفاً بروز عاطفه انسانى است بر این که فردى مورد شکنجه بدنى و روحى قرار گرفت و به طرز ناگوارى به قتل رسید.
از این زاویه، گریه صرفاً درد دل و همدردى با صاحبان درد است. این گریه با گریه بر کشته شدگان حلبچه یا هیروشیما تفاوتى ندارد، تنها تفاوت در شدّت درد و روش کشته شدن است.
امّا اگر واقعه عاشورا را از زوایه دیگرى بررسى کنیم، مى‏بینیم که در آنجا پیروزى از آن امام حسین (علیه السلام) است و این یزید و کارگزاران او هستند که شکست خوردند. در واقع از این نگاه، واقعه عاشوراپیروزى صفات حسنه در درجه اعلاى خود، بر صفات رذیله در درجه ادناى خود بود.
در این صورت گریه با این دیدگاه، دیگر گریه بر اساس عاطفه نخواهد بود و صرفاً تراژدى و هم‏دردى و هم‏سویى با صاحبان درد از روى احساسات نیست، تا بگوییم آن حضرت که به مقام فنا نایل شد، دیگر گریه براى او چه حکمتى دارد؟
گذشته از اینکه امام حسین (علیه السلام) به مقام بقا بعد از فنا و توحید جامع که اسم جامع الله است، رسید. مقامى است که تنها شایسته پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) و دیگر چهارده معصوم (علیهم السلام) است. از این رو گریه براى امام حسین (علیه السلام) تجلى محبت به صفات خدا و راهیابى به فضایل است. و بیزارى از رذایل و دشمنان خداست.






  • کلمات کلیدی : محرم، امام حسین(ع)

  • ::: جمعه 89/10/17 ::: ساعت 9:25 عصر :::   توسط علی عرب فیروزجائی 
    نظرات شما: نظر